دلم گرفت ای هم نفس
پرم شکست تو این قفس
تو این غبار تو این سکوت
چه بی صدا نفس نفس
از این نامهربونی ها دارم از غصه می میرم
رفیق روز تنهایی یه روز دستاتو می گیرم
تو این شب گریه می تونی پناه هق هقم باشی
تو ای همزاد همخونه چی میشه عاشقم باشی
دوباره من دوباره تو
دوباره عشق دوباره ما
دو همنفس دو همزبون
دو همسفر دو هم صدا
تو ای پایان تنهایی پناه آخر من باش
تو این شب مرگی پاییز بهار باور من باش
بذار با مشرق چشمات شبم روشنترین باشه
می خوام آیینه خونه با چشمات همنشین باشه
دلم گرفت ای همنفس
پرم شکست تو این قفس
تو این غبار تو این سکوت
چه بی صدا
نفس نفس
نظرات شما عزیزان:
مهرناز
ساعت19:20---24 آبان 1391
رفیق مث کفشه رفاقت مث جاده خیلی سخته وسط جاده بفهمی ک پابرهنه ای ........پاسخ:آره والله
|